دانلود پایان نامه بررسی مسمومیت آرسنیکی در حیوانات اهلی
در این تحقیق به بررسی مسمومیت آرسنیکی در حیوانات اهلی پرداخته شده، پژوهشهاي عملي هر چند ناچيز باشد، قابل توجه است. كه اگر چيزي بر دانستنيها نيافزايد، كم ننموده و اگر براي پيشرفت دانش راه تازهاي باز ننمايد، مسدود هم نميكند. آنها كه با بضاعت مختصر علمي قدم اول را برميدارند، بالطبع در پي قدم دوم بوده و بدنبال اندوختة بهتري ميروند. اگر به بخش تركيبات آرسنيكي اين پروژة تحقيقاتي، اجمالي شود. اهميت اين ماده در دانش دامپزشكي محرز ميگردد.
با علم به اينكه داروهاي آرسنيكي قسمت عمدهاي از داروها را تشكيل داده و صنعت داروسازي هر روز تركيبات گوناگوني را از اين دارو به بازار ميفرستد، مطالعه و بررسي آن خصوصاً از نظر سم شناسي شايان توجه ميباشد. از سالها قبل مسألة اعتياد بوسيلة اين دارو مورد دقت علماء فن بوده و عدهاي براي چالاكي و تقويت از آن استفاده ميكردند. حتي در روم قديم، بخصوص زنها براي طراوت و وجاهت ظاهري متوسل به اين دارو ميشدند.
و يا براي انبساط و نشاط سگهاي پرقيمت شكاري و يا پاسبان و يا حيواناتي كه ميخواستند آنها را فربه و چالاك به مشتري عرضه نمايند، بدون اينكه توجه به خطرات و زهرآگيني آن داشته باشند از اين دارو استفاده ميكردند. در رابطه با زهرآگيني آرسنيك، زنها و نديمههاي سابق گردانندة اصلي اين كشمكش بوده و حتي اطلاعات سم شناسي آنان بيش از گياهشناسان و متخصصين شناسي زمان خود بوده است. نمونههاي تاريخ شاهد اين مدعا ميباشد. از آن جمله كاترين دومديسي، ملكة فرانسه، دختران بورژيا، كاترين ملكة روسيه و امثال آنها كه براي نابود كردن و انتقام كشيدن و انجام مقاصد شيطاني خود متوسل به زهر ميشدند و جنايات بيشماري مرتكب شدهاند. اينان دستگاه و تشكيلات وسيعي براي جمعآوري و شناسايي زهرهاي مهلك در اختيار داشتند.
آرسنيك از زهرهاي كشندهاي است كه قرنها پيش، بوجود آن پي بردهاند و در حيوان يا انسان براي تبهكاري و يا خودكشي استفاده كردهاند.
تارديو[۱] ۲۸۸ موردي زهرآگيني در انسان و يا حيوان يادداشت كرده است كه ۱۹۵ مورد آن بوسيلة اسيد آرسنيو انجام شده است (۳). چون كمترين مقدار اين زهر در بدن از راه تجزية شيميايي حتي مدتي پس از مرگ هم تشخيص داده ميشود لذا امروزه تبهكاري كمتري با اين زهر اتفاق ميافتد و بيشتر توجه به خواص درماني آرسنيك معطوف ميباشد.
مواد آرسنيكدار جزو اولين داروهايي بودند كه در مقابل سيفليس مؤثر بودند و هنوز هم براي درمان اسهال خوني ناشي از آميب بكار ميروند. آرسوبال يا مل[۲]- بي ارگانوآرسنيكهايي هستند كه مؤثرترين دارو در درمان مرحلة نورولوژيكي تريپانوزوميازيس آفريقايي ميباشند كه عامل عفوني آن تريپانازوما گامبينس[۳] و تريپانازوما رودزينسي[۴] ميباشند.
۲-۱- تاريخچه:
آرسنيك مركب از دو كلمة آرس (ARSE) بمعناي مرد (مذكر) و نيكون (NICON)، به معناي كشتن ميباشد. چينيها از زمانهاي بسيار قديم تركيبات سولفوره آنرا در پزشكي و صنعت بكار ميبردند. آرسنيك از سموم مشهور قرون وسطي بوده بطوريكه ۹۰ درصد مسموميتها با آرسنيك صورت ميگرفته است.
پاپ الكساندر ششم بوسيلة مستخدمش سهواً بوسيلة آرسنيك مسموم شد. در زمان لوئي- چهاردهم ننگ و رسوايي بزرگي بعلت فوت ناگهاني مادام موتسپان[۵] پيش آمد كه محاكم قضايي با شدت عمل خود به ۴۴۱ فقره مسموميت پي بردند كه ۸۷ فقرة آن در اثر آرسنيك بوده است. مسموميت با اين سم در فرانسه و انگلستان بسيار رواج داشته و اغلب با مشروبات الكلي و يا با غذا خورانده ميشد.
ايرانيان از زمانهاي قديم ۵ نوع از تركيبات آرسنيك را ميشناختند و بنام زرنيخ زرد، سرخ ، سبز، سياه و سفيد ميناميدند. در كتاب جنگ الادويه مذكور است كه دو قسم زرنيخ سبز و سياه به سبب قوت و شدت، غير متداول اند ولي سفيد آن بنام زرنيخ النوره يا داء الشعراء كه از نظر سميت شديدترين انواع آن است در از بين بردن موهاي زائد بدن مور استفاده دارد.
مسموميت با آرسنيك در انسان ممكن است جنائي، شغلي، اتفاقي و يا خودكشي باشد ولي در حيوانات بيشتر بصورت اتفاقي، جنائي و داروئي است.
استعمال تركيبات آرسنيكي براي مبارزه با حشرات و موش و انگل و نيز آفات يونجه، پنبه، تنباكو، رازك، چاودار، گندم و آفات درختان انگور و سيب زميني و نيز آلوده شدن علوفه با آرسنات دوسود و يا آرسنات سرب و سم پاشي آنها با اين مواد، خطر مسموميت حيوانات را زياد ميكند.
و نيز دادن حمامهاي آرسنيكي (ضد انگل) در صورتيكه طولاني بوده و حيوان نيز داراي زخمهاي جلدي نيز باشد سبب مسموميت خواهد شد. در گاوها نيز گاهي در اثر ليسيدن رنگهاي آرسنيكي و يا پمادهاي آرسنيكي و يا بكار بردن بيش از مقدار درماني آنها احتمال مسموميت وجود خواهد داشت، در طول جنگ جهاني اول استعمال گازهاي سمي لويزايت[۶] و مسموميت حاصله از آن سبب شد كه دانشمندان انگليسي به تهيه دارويي موفق شوند بنام B.A.L [7] كه در مسموميتهاي آرسنيكي و اغلب مسموميتهاي فلزي با نتايج عالي و درخشان بكار برده شد.
در تاريخ عمومي يونان به زهر زردرنگ سولفورو آرسنيك كه همان اور پيمان[۸] است اشاره شده ولي آرسنيكي كه دنياي قديم متوجه آن بودهاند سولفيت آرسنيك ميباشد كه از معادن توسط بردگان استخراج ميشد و جنس شبه فلزي آن (تري اكسيد آرسنيك) كه همان آرسنيك سفيد است تا قرون وسطي شناخته نشده بود.
اولين بار در تاريخ تئوفر اسطوس[۹] و ارسطو[۱۰] كه چهار قرن قبل از ميلاد مسيح زندگي ميكردند اشاره به آرسنيك نموده و متذكر شدند كسانيكه صورت آنها به وسيله سوختگي قرمز ميشده براي درمان و رفع سوختگي از اين دارو استفاده مينمودهاند همچنين نويسنده يوناني قرن اول ديوس كوريدس[۱۱] لغت آرسنيكوم را براي نخستين بار بكار برده است و پس از المپودوريس ديگر يوناني ذكري از تري اكسيد آرسنيك يا آرسنيك سفيد نموده و آن را با سوزاندن سولفورآرسنيك بدست آورده است.
در قرن شانزدهم پاراسيلوس[۱۲] كيماگر سوئيسي راه بدست آوردن آرسنيك شبه فلزي را ذكر نموده و مينويسد با گرم كردن آرسنيك قديم (فلزي) با پوسته تخم مرغ توانسته است آرسنيك شبه فلزي (آرسنيك سفيد) بدست آورد. در قرن هفدهم شرويدر[۱۳] فيزيكدان آلماني كه عدهاي از صاحبنظران او را كاشف آرسنيك مي دانند درباره اين جسم تحقيقاتي نموده كه در كتاب فارماكوپه چاپ سال ۱۶۹۴ ذكر شده است.
در قرن هيجدهم هنكل[۱۴] شيميدان ساكسوني شرحي درباره آرسنيك نوشته و در همان قرن براند[۱۵] خاطر نشان ساخت كه آرسنيك سفيد بصورت تري اكسيد ميباشد و بالاخره در سال ۱۸۱۷ برزيليوس[۱۶]راجع به اين عنصر تحقيقات كافي نموده و در قرن نوزدهم تري پيه[۱۷] در آبهاي الجزيره آرسنيك را يافت و در همين قرن اورفيلا[۱۸] براي اولين بار به وجود آرسنيك در بدن در غده تيروئيد پي برده است . امروزه چنانچه بايد خواص داروئي اين عنصر شناخته شده است و صنعت داروسازي هر روزه تركيبات گوناگوني از اين ماده را به بازار عرضه ميكند(۳).
۲-۲- خواص عمومي:
آرسنيك مادهاي است جامد – سفيد تا خاكستري رنگ كه در حرارت ۴۰۰ درجه سانتيگراد ذوب ميگردد. خواص ظاهري آن شبيه فلزات ميباشد ولي از نظر شيميايي، شبه فلزي است، حقيقي، كه در رديف ازت، فسفر و آنتيموان بشمار ميرود. آرسنيك به آساني اكسيد شده و در معرض هوا تغيير رنگ ميدهد. ابتدا زردرنگ و بعد سياه ميشود. در صنعت بصورت پودر وجود دارد. اين پورد بنامهاي آرسنيك تري اكسيد و آرسنيك سفيد و اكسيد- آرسنيوس و پنتااكسيد ناميده ميشود.
علامت اختصاري اين فلز AS، وزن اتمي آن ۳۳ و داراي وزن مخصوص ۷۳/۵، ميباشد. رنگ آرسنيك در مقابل شعله تغيير ميكند و در حرارت زياد (از ۱۸۰، درجة سانتيگراد به بالا) در حاليكه بوي سير از آن متصاعد ميشود به اسيد آرسنيو، تبديل ميگردد. ميلر[۱۹] دانشمند انگليسي متذكر شده است كه در زمانهاي بسيار قديم، براي تشخيص اين فلز از خاصيت فوق استفاده مي كردند. يعني يك قطعه از اين فلز را روي چاقو گذاشته و بالاي آتش نگه ميداشتند و در مجاورت هوا و حرارت زياد آرسنيك با شعلة آبي رنگ سوخته و ايجاد بوي سير مينمود (۳). سنگ معدني كه آرسنيك از آن به عمل ميآيد، آرسنيوپيريد ناميده ميشود. در اين سنگ بميزان ۴۶ درصد آرسنيك، وجود دارد . مهمترين تهيهكنندگان آرسنيك جهان بترتيب آمريكا، مكزيك، كانادا، روسيه، فرانسه، اسپانيا ميباشند. (۳).
آرسنيك با تركيبات متتوع و غالباً با فلزات گوناگون از قبيل سديم، مس و سرب همراه است . اين فلز بيشتر در مجاورت معادن طلا يافت شده است.
با توجه به اينكه در حال حاضر تعدادي از تركيبات نسبتاً جديد آلي آرسنيكي مورد استفاده قرار ميگيرند. بنابراين مسموميت آرسنيكي يك مشكل جدي به شمار ميرود تركيبات آرسنيكي داراي خصوصيات فيزيكي و شيميايي متنوعي هستند كه ميتوانند بر روي مسموميت و جذب آنها اثر بگذارد. بطور كلي هر چه ميزان حلاليت تركيبات بيشتر باشد، ميزان جذب هم بيشتر است و سطوحي كه بصورت فيزيكي با آن آلوده شدهاند وسيعتر ميباشند. و معمولاً مسموميت شديدتر ميشود. تركيبات آرسنيكي قادراند كه به درجات گوناگون از سطوح اپيتليال عبور كنند. جذب از طريق پوست بعنوان يك روش مسموميت در مقايسه با مسموميت ناشي از حمام كردن توسط تركيبات آرسنيكي و استفاده از مرهم كه كمتر در آمريكا استفاده ميشود غالباً كاهش يافته است(۱۹).
مسموميت با آرسنيك معمولاً پس از خوردن مقدار سمي اين عنصر توليد ميشود. ولي امكان مسموميت از راه پوست بويژه در صورتي كه ناحيهاي از آن مجروح و پر خون باشد نيز وجود دارد و مقدار آرسنيك كه از راه پوست ميتواند موجب مسموميت شود خيلي كمتر از ميزان آن از راه خوراكي است (احتمالاً ۱۰ مرتبه)(۲).
سميت تركيبات آرسنيك بر حسب ميزان محلول بودن و اندازه ذرات آنها متفاوت است. املاح محلول اين عنصر خيلي سمي ميباشند، آرسنيك تري اكسيد (انيدريد آرسنيو) و آرسنيات سديم خيلي كمتر از آرسنيت سديم محلول و سمي ميباشند.
تركيبات آلي آرسنيك، سريعاً جذب ميشوند ولي آرسنيك موجود در اين تركيبات به كندي آزاد ميشوند. مقدار سمي آرسنيك در حيوانات مختلف متفاوت است. پس از سرب، تركيبات آرسنيكي مهمترين خطرات توكسيكولوژيك را براي حيوانات ايجاد نموده، محلولهاي سديم آرسنيت كه بعنوان علف كش مصرف ميشوند ممكن است حاوي ۱۴ تا ۴۰% آرسنيك بصورت تري اكسيد آرسنيك باشند.
محلولهاي آرسنيكي كه براي حمام دادن گاو و گوسفند مصرف ميشوند معمولاً همراه با سولفور هستند و حاوي ۲۰% آرسنيك محلول و ۳% سولفيد آرسنيك غير محلول هستند. زماني كه براي مصرف دقيق ميشوند معمولاً غلظت آرسنيك قابل حل بين ۲۵/۰ – ۵۰/۰% ميشود. آرسنيك معمولاً بصورت خود فلز ديده نميشود و بيشتر بصورت تري اكسيد و پنتا اكسيد يافت ميشود. از زمانهاي گذشته آرسنيك بعنوان يكي از عوامل مكرر مسموميت در حيوانات فارم بويژه در گاو بشمار ميرود. تركيبات متنوع آفتكشها كه در مزارع و گلهها بكار ميرود و موادي كه بعنوان علف كش مصرف ميشوند بهمراه ظروف حاوي اين مواد كه بطرز مناسبي معدوم نميشوند از متداولترين منابع آرسنيك بشمار ميروند.
اكثرا مسموميت با آرسنيك بدون شناسايي منبع انتشار آلودگي رخ ميدهد. براي سالهاي متمادي آرسنيك در خاك باقي ميماند. بنابراين مقادير فراواني از باقيماندة آرسنيك در اطراف حمامهاي ضد انگل قديمي، مناطقي كه يكبار براي نگهداري وسايل اسپري و سمپاشي بكار رفته است و در خاك باغهاي ميوه قديمي كه درختان آن مدتها پيش قطع شدهاند، ممكن است يافت شود.
تركيبات آرسنيك در تعداد زيادي از مواد كه در صنعت مصرف دارند وارد ميشوند و مصارف عمدهاي بصورت علف كش، حشره كش و غيره دارد. آرسنيك سم مؤثري بر عليه موشها است فرآوردههاي آرسنيكي كه به شكل محلولهاي شيرين بعنوان طعمه براي مورچه بكار ميروند، تقريباً تا سال ۱۹۹۰ مورد تأييد بود(۲۲).
علف كشهاي حاوي منوسديم متان آرسنات (MSMA) كه در اطراف منازل، اطراف جادهها و براي كشاورزي مصرف ميشوند بسيار مؤثرند. ديگر تركيبات آرسنيكي كه در كشاورزي مصرف ميشوند عبارتند از: DSMA (دي سديم متان آرسنات)، اسيد آرسنوس و سديم كوكوديلات (۲۲).
۲-۳- خواص حياتي و اثرات آرسنيك در بدن و اعضاء
خواص حياتي آرسنيك بتدريج در اثر استعمال اهالي بعضي از شهرها و روستاها به منظورهاي مختلف كه در زير ذكر ميگردد كشف گرديده است.
استوك[۲۰] مشاهده نمود تبهاي راجعه در ناحيه كورتوامي[۲۱] بومي بوده و در اثر بكار افتادن كارخانه مس به كلي قطع گرديد. علت آنهم اين بود كه در تصفية مس آرسنيك بكار رفته است. (امروزه هم از نمكهاي آلي آرسنيك براي درمان تب راجعه استفاده ميشود) دكتر شودي[۲۲] دربارة خواص حياتي آرسنيك تحقيقاتي نموده و بعدها ديگران اين تحقيقات را تكميل نمودهاند سابقاً در بعضي نواحي اتريش، روستائياني كه در مناطق كوهستاني زندگي ميكردهاند، معتاد به آرسنيك بودهاند و آنرا از داروسازان و سم شناسان تهيه ميكردهاند. اينها براي چالاكي و خوب نفس كشيدن بخصوص در هنگام بالا رفتن از بلنديها و كوهنوردي به اين داور متوسل ميشدند. در مرتبههاي بعد چون از مقدار اولية آرسنيك اثرات مورد نظر بدست نميآمد و يا به عبارت ديگر خاصيت آنرا ضعيف شده ميديدند بر مقدار آن ميافزودند و در نتيجه بتدريج نسبت به اين ماده معتاد ميشدند. در اينگونه اشخاص هنگام ترك آرسنيك آثار زهراگيني كم و بيش مشاهده ميگرديد. مثلاً در عدهاي ضعف مفرط، بدحالي عمومي، احساس انباشتگي معده، استفراعهاي بلغمي و سيلان بزاق و انقباضات اسپاسموديك، خشكي ناي و ناراحتيهاي تنفسي ديده ميشد و اين عوارض رفع نميشد مگر با استعمال مجدد دارد(۳).
عادت دادن حيوانات به آرسنيك عموميت كامل داشته و دامداران به گاوها و خوكها ميخوراندند و مهترها آنرا با علف مخلوط كرده و به اسب ميدادند و در اثر ازدياد بزاق كف در دهان اينگونه اسبها ايجاد ميگرديد و در نتيجه طراوت و بشاشيت خاص در اسبها ظاهر ميشد كه نظر تماشاگران را جلب مينمود.
درشكهچيان براي پايان رسانيدن راههاي سخت و سر بالا به اسبها آرسنيك ميخوراندند و دلالان در بازار فروش چارپايان بمنظور جلب مشتري و رونق بازار از اين دارو استفاده ميكردند. متأسفانه چاقي و اينگونه نشاط مصنوعي بوده و در خانة صاحب جديد بواسطة نرسيدن دارو و ترك عادت حالات فرحي و چاقي را از دست ميدادند. مقدار كم آرسنيك تأثير زيادي در دستگاه گوارش ندارد ولي هنگاميكه از اين مقدار تجاوز نمايد (۲ تا ۵ برابر شود) سبب ازدياد اشتها و عطش ميگردد و حرارت بدن را كمي بالا ميبرد و بر حركات تنفسي ميافزايد. گاهي باعث افزايش ادرار ميگردد (۳).
آرسنيك بطور طبيعي براي عمل ترشح غدة تيروئيد و تغذية عمومي بدن مؤثر است. تجويز آرسنيك به مقدار كم اثر سمي بر روي بافتها ندارد. بلكه داراي اثر تقويتي بر روي اعصاب بوده، و اشتها را تحريك ميكند و عمل تحريكي بر روي ساخت گلبولهاي قرمز خون دارد. بطور كلي اثر آرسنيك و مشتقات آن بر روي اعضاء بدن بشرح زير خلاصه ميشود:
۲-۳-۱- اثر بر روي پوست:
بوسن[۲۳] در كتابي تحت عنوان عفونتهاي پوستي متذكر شده كه استعمال داروهاي آرسنيكي و درمان بيماريها با اين تركيبات و داروها ممكن است عوارض پوستي مانند اريتم مخملكي و سرخكي شكل و كهير مانند و لكههاي رنگي و كراتودرمي و اگزما و پوسته پوسته شدن به همراه تغيير رنگ (قهوهاي شدن) ايجاد نمايد.
دورژي[۲۴] بعد از آزمونهاي چندين ساله چنين نتيجه گرفته است كه استعمال طولاني داروهاي آرسنيكي ايجاد ضايعات پوستي از قبيل اريتودرمي وزيكولا دماتوز و ديگر خارشهاي ساده و طاولهاي سرخكي شكل و كهير مانند و پورپورآ مينمايد و اين ضايعات پوستي در صورت قطع داور و پس از چندين ماه بر طرف ميگردد. اين اختلالات پوستي بيشتر در اثر درمان بيمار با نمكهاي آلي سه ظرفيتي آرسنيك ايجاد ميشود كه در بخش مربوطه توضيح داده خواهد شد.
۲-۳-۲- اثر بر روي تغذيه:
آرسنيك با كاهش عمل اكسيداسيون باعث ذخيرة انرژي و در نتيجه باعث چاقي حيوان ميشود و از طرفي بعلت افزايش اشتها نيز باعث چاقي ميگردد. آرسنيك به مقدار كم، محرك اشتها بوده و همچنين باعث افزايش نسبي حركات دودي شكل در رودهها ميگردد.
۲-۳-۳- اثر بر روي كبد:
استعمال طولاني به مقدار كم موجب كم شدن چربي و حجم كبد ميگردد. ولي استعمال زياد و طولاني آن سبب ازدياد حجم كبد و كاهش ذخيرة گليكوژن و گلوكوزوري ميگردد.
۲-۳-۴- اثر روي دستگاه گردش خون:
مقدار كم آرسنيك باعث افزايش گلبولهاي قرمز خون ميگردد. ولي هموگلوبين ثابت مانده و گلبولهاي سفيد بدون تغيير هستند ولي مقادير زياد و طولاني، باعث كاهش گلبولهاي قرمز و هموگلوبين ميگردد و نيز سبب از بين رفتن كامل نوتروفيلها شده كه منجر به ايجاد سندريم اگرانولوسيتوز ميگردد، كه علائم آن عبارتست از : زخمهاي نكروتيك در مخاط دهان و مقعد و فرج و پيدايش كانونهاي ميكروبي در اعضاء دروني بدن ميباشند.
۲-۳-۵- اثر روي عصب:
تركيبات آلي آرسنيك تمايل زيادي به بافتهاي عصبي دارد و ايجاد نشانيهاي عصبي مينمايند. كوري در اثر آتروفي عصب بينايي ايجاد مي كند. تركيبات آرسنيكي در اعصاب محيطي آماسي شبيه به آماسي كه در اثر الكل توليد ميشود ايجاد ميكند. آرسنيك و بسياري عناصر ديگر مانند جيوه، منيزيم، كبالت، سرب و همچنين الكل، اكسيژن رساني به مغز را مختل ميكنند و باعث ايجاد نكروز ميعاني ميگردند كه مالاسيا نام دارد. در موارد مسموميت با آرسنيك خون ريزيهايي به علت افزايش نفوذ پذيري مويرگهاي مغز ايجاد ميگردد. كه معمولاً در زير پردة نرم شامه بصورت پتشي يا اكي موز مشاهده ميشود كه پيامدهاي عصبي را بدنبال دارد.
۲-۳-۶- اثر روي استخوانها و نمو بدن:
تحت اثر مقادير كم اسيد آرسنيو، نمو جانوران سريع شده و بعلت جايگزين شدن آرسنيك بجاي فسفات در ساختمان استخوانها سبب استحكام آنها ميشود(۳).
وان دن ا كونت[۲۵] آزمايشاتي بر روي خرگوشها بعمل آورده كه توجيه نتيجة آن بشرح زير است. آرسنيك به مقدار كم روي خرگوشهاي خوب تغذيه شده در رشد بدني و قد مؤثر بوده و اثر قطعي در تشكيل بافت استخواني داشته و ساختمان د اخلي استخوانها را سخت، مقاومت و محكم ميكند و نيز سبب پرخوني مغز استخوان شده و بر عدة اريتوبلاستها ميافزايد. ولي روي لوكوبلاستها بي اثر و در تعداد آنها تغييري نميدهد. با استعمال مقدار كم آرسنيك براي مدت طولاني استحالة مغز استخوان كم شدن اريتروبلاستها و در نتيجه كم شدن گلبولهاي قرمز و كم خوني اتفاق ميافتد. مسموميتهاي سخت سبب نارسائي كامل مغز استخوان ميشود.
۲-۳-۷- اثر روي سوخت و ساز بدن:
در نتيجه استعمال انيدريد آرسنيو به مقدار كم به علت كاهش اكسيداسيون بر وزن حيوان افزوده ميشود و نيز بر ميزان تجزيه مواد پروتئيني افزوده شده و در ادرار مقدار ازت و همچنين سولفات و فسفات زياد ميشود. ولي در كبد و عضلات گليكوژن كم شده و بر عكس اسيد لاكتيك افزايش مييابد و PH خون كاهش مييابد. در نتيجه تغييرات مواد پروتئيني مقدار زياد گرانولاسيون چربي در كبد و عضلات قلب و كليه تجمع ميكند. از نظر بيوشيميايي آرسنيك پروتئينها را منعقد ميكند. با كوآنزيمهاي موجود، كمپلكس ايجاد مي كند. و از توليد ATP جلوگيري ميكند. آرسنيك بعلت اختلالات اكسيداتيوي كه در كبد باعث ميشود، از تشكيل ليپوپروتئينها جلوگيري ميكند و در نتيجه چربي در كبد انباشته شده و تشكيل كبد چرب را باعث ميشود(۳).
۲-۳-۸- اثر روي دهان و دندان:
تركيبات آرسنيكي و بخصوص تركيبات آلي آرسنيكي و تري كلريد آرسنيكي و تري كلريد آرسنيك در نقاط تماس به شدت تاولزا هستند. اين خاصيت به لحاظ تمايل آرسنيك به گروههاي سولفيدريل ميباشد كه قسمتي از آنزيمهاي اكسيداتيو ميباشند(۳).
تركيبات آرسنيكي با مختل كردن گروههاي سولفيدريل آنزيمهاي اكسيداتيو كه در سيستم گوارشي، فراوان هستند، موجب افزايش نفوذپذيري جدار مويرگها ميگردند و در نتيجه مقداري ترشحات و سرم بين بافتها تجمع ميكنند، سپس مخاطات از عضلات زيرين خود جدا شده و در نتيجه محلهاي تماس بصورت زخم نمودار ميگردند . اسيد آرسنيو در دندانپزشكي جهت انهدام اعصاب دندان استفاده ميكنند(۳).
خاصيت انگلكشي آرسنوبنزنها:
بعضي از انگلها از جمله عامل سيفليس و تريپانوزوما و آميب اسهال خوني و پيروپلاسمها و عامل مالاريا و عامل پلورو پنوموني اسب در اثر تركيبات آرسنوبنزن ها از بين ميروند. براي بررسي و بازرسي خواص انگل كشي اين تركيبات در آزمايشگاه بيماري را بصورت مصنوعي ايجاد ميكنند و خواص تركيبات مختلف را در روي حيوانات آلوده مورد مطالعه قرار ميدهند. از نظر مطالعات آزمايشگاهي مطلب زير قابل توجه است. تركيب ۹۱۴ فورنو[۳۰] هيچگونه تأثير مستقيمي بر روي تريپانوزوم ندارد يعني اگر انگل را بين لام و لامل بگذاريم و مقداري از محلول تركيب فورنو را به آن اضافه كنيم و در زير ميكروسكوپ مورد بررسي قرار دهيم مشاهده خواهد شد كه انگليها فعاليت حيات و حركات مخصوص خود را ادامه ميدهند. لوادتي[۳۱] نشان داد كه اگر مقداري عصاره بافت كبد را به محلول مذكور اضافه كنيم، تركيب جديد فورا انگلها را از بين خواهد بود، لذا اين آزمايش بيانگر آن است كه دارو پس از تغيير و تحول در بدن مؤثر واقع ميگردد. يعني به مجرد اينكه دارو در مجاورت بافتها قرار گرفت به توكسالبومين آرسنيك دار تبديل ميشود كه براي انگل بسيار سمي و كشنده است(۳).
آرسنوبنزنها در تمام مراحل بيماري سيفليس نتيجه بخش هستند در درمان فلج عمومي ناشي از بيمار سيفليس تركيبات پنج ظرفيتي مؤثرتر از تركيبات سه ظرفيتي ميباشند. همانطوري كه قبلاً هم اشاره شد، تركيبات مؤثر آرسنيكي به دو دسته سه ظرفيتي (تري والان) و پنج ظرفيتي (پنتاوالان) تقسيم ميشوند(۳).
۱- مشتقات سه ظرفيتي معطر آرسنيك: ساختمان شيميايي مشتقات سه ظرفيتي بر روي دو اتم اكسيژن متمركز شده كه بين آنها دو ظرفيت مبادله شده كه توسط ظرفيت سومشان به يك هستة شش ضلعي بنزن وصل و ثابت شدهاند. بايد دانست كه عدهاي از تركيبات سه ظرفيتي معطر از قبيل آرسنوبنزيلها و نئوآرسنوبنزيلها داراي ساختمان شيميايي معيني نبوده و مخلوطي از چند ماده ميباشند كه تحت اثر اكسيداسيون فاسد ميگردند. اكسيداسيون در محيط قليايي سريعتر صورت ميگيرد و در نتيجه اجسام سميتري توليد ميكنند(۳).
ارليش[۳۲] مشاهده كرده اتواكسيل بر روي تري پانوزومهايي كه در داخل بدن[۳۳] حيواني قرار دارند مؤثر واقع ميگردد در حالي كه در محيط آزمايشگاه[۳۴] بي اثر است. بر اين اساس وي به اين نتيجه رسيد كه بدن حيوان اين ماده را احياء كرده و قسمتي از اكسيژن آن را بر ميدارد وي از همين فكر استفاده كرد و سالوارسان ۶۰۶ و يا آرسنوبنزل كه كمتر اكسيژن دارد بدست آورد . بعدها براي تخفيف درجة مسموميت آن و براي در موقع تزريق كمتر موجب درد شود تغييراتي در آن داد و در نتيجه سولفارسنول و نئوآرسنوبنزل را بدست آورد(۳).
بنابراين در ابتداي امر تركيبات سه ظرفيتي بيشتر مورد توجه بودند. در اثر تجربيات و زحمات فورنو[۳۵] دانشمند فرانسوي بالاخره ثابت شد كه احياء شدن تركيبات پنج ظرفيتي و يا اكسيده شدن تركيبات سه ظرفيتي هر دو در انسان و دام ميسر است. بنابر نظرية ارليش براي اينكه تركيبات پنج ظرفيتي مؤثر واقع شوند بايد احياء گردند تا اكسيددارسين AS=0 كه مستقيماً داراي خاصيت مستقيم تري پانوزوم كشي ميباشد بدست آيد و بر عكس تركيبات سه ظرفيتي كه مؤثر نبودهاند در داخل بدن تحت تأثير عمل اكسيداسيون به اكسيد دارسن مؤثر تبديل شوند. تبديل مواد سه ظرفيتي در مدت ۳۰ دقيقه و تبديل مواد پنج ظرفيتي در مدت پنج ساعت صورت ميگيرد. اكسيددارسين مادهاي است سمي و در مدت ۲۰ دقيقه تمام انگلهاي خون را از بين ميبرد و به عقيدة لوادتي تبديل مواد پنج ظرفيتي به اكسيد دارسين بوسيلة مادة رابط انجام ميگيرد يعني مواد نامبرده تحت تأثير دي استازهاي بافت كبد تبديل به توكسالبومين ارسنيه تري پانوتوكسيل ميگردند. اين مواد هم مثل اكسيد دارسين در همان موقعي كه بدست ميآيند مؤثر واقع مي شوند. بنظر ميرسد كه اسيد آمينههاي گوگرددار مانند گلوتاتيون در طرز عمل و چگونگي تأثير مواد آرسنيكدار دخيل باشند و بعلاوه دستگاه رتيكولو آندو تليال نيز دخالت نموده و باعث ميشود اين تركيبات به حالت ذخيرة ثابت درآمده و بعدها آرسنيك خود را تسليم بافتهاي حساس نمايد. بنظر ميرسد كه اين تركيبات باعث تحريك سيستم ايمني بدن نيز ميگردند. در هنگام درمان بايد آنها در مقادير صعودي تدريجي و سپس مقادير نزولي تدريجي تجويز نمود و فواصلي را نيز براي استراحت حيوان در نظر گرفت(۳).
سميت تركيبات آرسنيكي سه ظرفيتي:
استفاده از اين تركيبات ممكن است توليد عوارض مختلفي را نمايند. بيشتر اين سميتها مربوط به عدم تحمل بيمار است زيرا مقدار آرسنيك اين تركيبات آنقدر زياد نيست. كه بتواند در انسان يا حيوان ايجاد مسموميت كند يعني در حقيقت نسبت مقدار دارويي به مقدار سمي تقريباً ۵/۱ برابر ميباشد.
بيشتر اين عوارض مربوط به حساسيت حيوان نسبت به دارو است و به همين دليل مقادير بسيار اندك آن در بعضي مواقع ممكن است عوارض سختي را توليد كند كه بيشتر در هنگام تزريق داخل وريدي بروز مي كنند. مهمترين عوارضي كه در نتيجة استفاده از اين تركيبات بروز ميكنند عبارتند از:
۱- كريزنيتريتوئيدي:
به دليل اينكه عارضه شبيه عارضهاي است كه پس از استشاق نيستريت دي اميل توليد مي گردد، آن را به اين نام خواندهاند كه ممكن است حملة نيتريتوئدي در حين تزريق و يا چند دقيقه بعد از آن، بروز كند.
تزريقات زيرجلدي ندرتاً باعث ايجاد عوارض ميگردند و در صورت بروز معمولاً چند ساعت بعد ظاهر ميشود كه بر حسب اشكال مختلفه دارو تفاوت ميكند. در حالات خفيف فقط رگهاي صورت بيمار، منبسط شده و ملتحمه چشم قرمز و مختصر اضطرابي توليد ميشود. در تزريقهاي بعد اگر بر مقدار آرسنيك اضافه شود آثار مزبور پيشرفته و حالت گرفتگي قلب بروز ميكند و حتي ممكن است بيمار فوراً به حملة قبلي دچار شود. اين عوارض نتيجة عدم تحمل بيمار است كه بعضي اوقات با مقدار بسيار اندك دارو، توليد ميگردد.
۲- تب و خستگي:
تب پس از تزريق اول شروع ميشود و ممكن است به ۳۹ تا ۴۰ درجه سانتيگراد برسد و علت آن از بين رفتن مقدار زياديتري پانازوم و حل و جذب اجساد آنها است زيرا در تزريقهاي بعدي تب بروز نميكند. گاهي درجه تب چندان زياد نيست اما خستگي فوق العاده زياد است. اغلب اين عوارض پس از تزريق يك مقدار معيني از آرسنيك ظاهر ميشود (مثلاً در مواقعي كه آمپول ۷۵ يا ۹۰ سانتي گرمي استفاده ميشود). يا اينكه اين آثار ممكن است در دورة سوم يا چهارم درمان با آرسنيك ديده شود.
اگر با وجود اين عوارض درمان آرسنيكي را ادامه دهيم، تب كم كم شدت يافته و با اختلالات ديگر آرسنيكي توأم ميشود. با وجود اين در بعضي مواقع هم ممكن است با ادامة معالجة آرسنيكي تب تدريجاً قطع شود ولي چون نميتوان پيشبيني كرد كه چه موقع تب قطع ميشود يا شدت پيدا ميكند بهتر آن است كه معالجة آرسنيك را بطور موقت يا براي هميشه متوقف سازيم.
بطور كلي تب حاصله به منزله يكي از نشانههاي عدم تحمل بيمار در مقابل آرسنيك محسوب ميشود.
۳- عوارض پوستي: كه عبارتند از:
الف- اريتودرمي و زيكولوادماتوز
ب- اريتم مخملكي و سرخكي شكل
ج- خارش ساده
د- لكههاي رنگي
هـ – پورپورآ
و- كراتودرمي
ز- عوارض پوستي مانند اگزما و زونا[۳۶]
در بين اختلالات پوستي اريتودرمي و زيكولوادماتوز[۳۷]
از همه شديدتر بوده و در طي يك دوره تزريق، دومين و يا چهارمين ماه درمان بروز ميكند و عبارت است از برآمدگيهاي قرمز رنگي كه سريعاً توسعه يافته و تمام بدن را فرا ميگيرد. صورت و پاها متورم ميگردند، بدن به خارش ميافتد و جوشهايي شبيه به طاول بيرون ميزند كه پس از مدتي شكافته شده و مايع درون آن تخليه ميگردد. اين شكل عارضه ابتدا با تب و لرز و اسهال و استفراغ همراه است و بعد به كم شدن مقدار ادرار و يا آلبومينوري منجر ميشود. عوارض جلدي ديگر اهميت كمتري دارند و عبارتند از: جوشهاي مخملكي و سرخكي شكل كه به كهير ميمانند . اين جوشها شبيه به جوشهايي هستنتد كه پس از تزريق سرم ضد ديفتري و يا ضدكزاز بروز ميكنند عوارض پوستي آرسنيكي واگيري نداشته و مصونيتي نيز در بدن ايجاد نميكنند . عارضه خفيف بوده و بيش از چند روز طول نميكشد(۳).
رنگدانههاي جلدي(لكههاي رنگي) موقعي بروز مينمايند كه در زمان مدت مديدي به طول انجاميده و مقدار داروي تزريق شده زياد باشد.
ارغوان دانه يا پورپورآ در مواقعي كه اعمال كبدي بيمار مختل شده باشند بروز ميكند و ممكن است به شكل لكههاي پهن خون مردگي و يا لكههاي كوچك خوني زيرجلدي باشد. در اين حال بعضي مواقع مخاطات نيز خونريزي نمايند. خونريزي از بيني، هماتوري و هماتنز[۳۸] از اختلالات ديگر معالجه با آرسنيك ميباشند كه نسبت به عوارض ديگر بياهميت تر هستند. از ديگر اختلالات درمان با داروهاي آرسنيكي ضخيم شدن پوست كف دست و پا ميباشد. در اينگونه مواقع حتماً بايد درمان را قطع نمود.
۴- عوارض عصبي: عبارتند از:
الف- حملههاي صرعي شكل
ب- فلجهاي پيش رس
ج- دردهاي عصبي
د- ورم اعصاب كه مدتي پس از تزريق يك يا چند دوره آرسنيك ديده ميشود.
حملههاي تشنجي و صرعي شكل ممكن است در نخستين و يا دومين تزريق بروز نمايد. بدين طريق كه ابتدا سرگيجه و سپس استفراغ شديد ظاهر شده و ممكن است خون توام با استفراغ باشد. چنانچه مداوا ادامه پيدا كند فلج يكي از اعصاب مغز مانند عصب صورت يا بينايي و مخصوصاً شنوايي متحمل است. بعضي اوقات عوارض چشمي پيش ميآيد مانند ورم ملحتمه و يا نزديك بيني موقت. فلجهاي زودرس، بيشتر در آغاز معالجه با داروهاي آرسنيكي بوجود ميآيند. عوارض عصبي گاهي حسي و عمدتاً حركتي است. فلجي ابتدا اعصاب اندامهاي پائين را درگير ميكند و سپس قسمتهاي بالاتر را فرا ميگيرد.
عناصر درماني تركيبات سه ظرفيتي: اين تركيبات را در تمام مراحل سيفليس (به استثناي حالت فلجي عمومي)، تري پانوزوميازيس، قانقارياي ريوي، مالاريا، اسهال خوني آميبي، پلوروپنووموني عفوني اسب، پيروپلاسموز، يلپيك و اختلالات جلدي ميتوان تجويز نمود. در زير به ذكر نام برخي از اين تركيبات ميپردازيم:
۱- آرسنوبنزل يا سالوارسان يا آرسنامين سالوارسان.
۲- لوارگل
۳- كوپرلوارگل
۴-آپارسن
۵- نئوسالوارسان يا دي آمينو- دي هيدروكسي- آرسنوبنزن- مونومتيلن- سولفوكسيلات دي سديم يا رودآرسون- نئوارسفنامين يا نئوآرسنوبنزل ۹۱۴٫
۶-سولفارسنل
۷- گاليل
۸- لوديل
۹- آلبرت يا آلبرت ۱۰۲
۱۰-K.S
۱۱- محلول تي استاد ساميد[۳۹] (۱۳).
۲- تركيبات پنج ظرفيتي معطر آرسنيك:
تمام تركيبات اين دسته از اسيد فنيل آرسنيك مشتق ميگردند. معمولاً در روي اين تركيبات يك عامل آمين و يا يك عامل آمين با يك عامل فنل، ثابت شده است. اين تركيبات از نظر شيميايي مشخصتر و ثابت تر ميباشند و خواص سمي آنها نيز كمتر است. در ابتداي امر دسته پنج ظرفيتي آرسنيك را از تركيبات معطر شناختند. بشام[۴۰] دانشمند شيميدان فرانسوي، هنگامي كه مشغول تهية فوشين بود، مادة تازهاي بدست آورد كه متأسفانه تا مدت ۴۰ سال در بوته فراموشي سپرده شده. اين ماده همان اتواكسيل بود كه توماس[۴۱] دانشمند معروف انگليسي آن را براي درمان تري پانازوما با موفقيت بكار برد. در ابتداي امر تصور ميكردند كه اين مواد عاري از خاصيت سمي هستند و آن را آتوكسي ناميدند، در حاليكه داراي خاصيت سمي بوده و حالت نفريت و كوري ايجاد ميكرد. بعدها ريشة آمين آن را خارج كرده و مادهاي را كه سميت آن كمتر بود بنام هكتين بدست آوردند.
زهرآگيني تركيبات پنج ظرفيتي آرسنيك:
مشتقات پنج ظرفيتي تركيبات آرسنيكي را ميتوان از راه دهان و يا پوست و يا تزريقي تجويز نمود و با آنكه استعمال آن گاهي تب و ورم اعصاب محيطي را ايجاد ميكند ولي خطرات آنها از تركيبات سه ظرفيتي به مراتب كمتر است. اما بايد در نظر داشت كه اين تركيبات نيز به سهم خود خطراتي در بردارند. مثلاً استعمال استوار سل از راه دهان ممكن است اختلالات گوارشي مانند بياشتهايي، باردار شدن زبان، سنگيني ناحية معده را ايجاد كند.
عدهاي از دانشمندان برخي عوارض سخت مانند خونريزي پردههاي اطراف مغز كه ممكن است منجر به مرگ بيمار شود را نتيجة استعمال اين تركيبات ميدانند.
استعمال تركيبات پنج ظرفيتي از راه تزريق زير جلد داراي خطرات سختي است و از همه مهمتر ورم عصب بينايي است. اين عارضه معمولاً در موقع درمان و يا در آخر يك دورة درمان رخ ميدهد و در مدت چند روز دورة خود را سير ميكند. آرسنيك پنج ظرفيتي علاوه بر ورم عصب بينائي ممكن است باعث اختلالات عصبي ديگري مانند فلجي اندامهاي پائين و عوارض تشنجي و اغما گردد.
اختلالات مزبور اگر چه ندرتاً ديده ميشود ولي بنظر ميرسد كه در نتيجة تحريك عوارض عصبي سيفليس است. و براي جلوگيري از آنها بايد مداواي آرسنيكي را با استعمال تركيبات روغني بيسموت توأم نمود. بطور كلي عدم تحمل كه در نتيجه استفاده از تركيبات مختلف آرسنيكي ايجاد ميشود بستگي به ساختمان شيميايي، نوع تركيب، دز استفاده شده و فواصل زماني استفاده از اين تركيبات دارد. ولي بروز خطر مربوط به مقداري است كه در يك بار تزريق ميگردد.
بنابراين هنگام بكار بردن داروهاي آرسنيكي بايد مقدار دارو و فواصل هر تزريق را بخوبي دانست.
عناصر درماني تركيبات پنج ظرفيتي :
تعدادي از اين تركيبات مانند تركيبات سه ظرفيتي بمنظور درمان سيفليس بكار برده ميشود و ميتوان از اين تركيبات در بيماريهاي كمخوني و اختلالات تغذيهاي، كوريزاي قانقاريايي و حصبه اسب استفاده نمود. همچنين خاصيت ضد انگلي بر عليه تريپا نازوماي اسب و شتر دارند و در سيفليس اسب نتايج خوبي دادهاند بعضي از اين تركيبات را براي درمان اختلالاتي كه عامل آنها موجودات چند ياختهاي ميباشند، بكار ميبرند. مثلاً استوارسل را در اسهال خوني و مالاريا و آتوكسيل و تري پارساميد را در بيماري خواب تجوير مينمايند. در زير به ذكر نام تعداد ي از عناصر درماني پنج ظرفيتي ميپردازيم:
۱- آتوكسيل
۲- هكتين
۳- تري پارساميد
۴- استوارسل
۵- استوارسل سديك
۶- اورسامين
۷- تره پارسل
۸- استيل آرسان
۹- آرسامينل
۲-۵- توكسيكوكنتيك آرسنيك
۲-۵-۱- جذب
تركيباتي از آرسنيك كه قابليت حلاليت كمتري دارند از قبيل تري اكسيد آرسنيك به مقدار بسيار كمي جذب ميشوند در صورتيكه تركيبات محلول از قبيل آرسنيت سديم به سرعت جذب ميشوند و در نتيجه مسموميت بالائي را نيز ايجاد ميكنند. تركيبات محلول قادرند از طريق تماس پوستي جذب شوند. اين عمل بويژه در نقاطي از پوست كه داراي زخم و يا پرخوني است سريعتر و بيشتر صورت ميگيرد. (۵)
آرسنيك در صورت مصرف بصورت كريستالهاي زبر و نامحلول از طريق خوراكي، كاملاً جذب نشده و مقداري از آن بدون تغيير دفع ميشود. بطور آشكار خطر تلفات در گوسفنداني كه پشم چيني نشدهاند (بدنبال حمام ضد انگل با تركيبات آرسنيكي)، بيشتر است زيرا كه كاهش تبخير باعث افزايش جذب آرسنيك از طريق پوست ميگردد.
در تزريق وريدي، دز متوسط mg/kg33/7 مشخص شده كه بيشترين نقاط باز جذب آرسنات سلولهاي لولههاي پروگزيمال كليه ميباشند و ترشح و انتشار در اين ميزان دز به داخل ادرار صورت ميگيرد. در اين دز احياء آرسنات به آرسنيت نيز در سلولهاي لولههاي كليوي انجام ميگيرد كه مقدار زيادي از آرسنيت توسط ادرار دفع ميگردد.
با استفاده از دز بالاي mg/kg 66/14 برخلاف الگوي مشابه احياء آرسنات به آرسنيت، باز جذب آرسنيت به طور قابل ملاحظهاي افزايش مييابد و به جاي اينكه به داخل ادرار ترشح شود وارد سيستم گردش خون ميگردد.[۴۲] آرسنيك از مسيرهاي رودهاي – معدهاي يا ريوي و يا پوست و يا هر سه عضو جذب ميشود. بيشترين اثرات مخرب آرسنيك هنگامي است كه وارد سيستم گردش خون شده و بعنوان يك سم سيستميك عمل كند(۱۶).
تري كلريد آرسنيك و تركيبات آلي آرسنيك لويزايت[۴۳] كه در جنگ جهاني اول بعنوان يك گاز سمي بكار ميرفت، ميتوانند از طريق پوست ريهها و رودهها جذب شوند. اندازة ذرات و حلاليت اين تركيبات فاكتور اصلي در چگونگي جذب آنها ميباشند. ذرات درشتتر اين تركيبها تمايل دارند كه از دستگاه رودهاي – معدهاي عبور كرده و از طريق مدفوع دفع شوند. ذرات ريزتر اين تركيبات داراي جذب بالاتري ميباشند(۱۶).
زهرآگيني شغلي عموماً از طريق جذب آرسنيك از راههاي تنفسي و پوستي صورت ميگيرد.
۲-۵-۲- توزيع و تجمع آرسنيك در بدن:
براي جابه جايي آرسنيك در بدن تجريبات زيادي در موارد مسموميت از طريق كالبد گشايي صورت گرفته است. در مسموميت هاي فوق حاد و حاد كه بيمار در مدت كمي جان داده است، مقداري آرسنيك در كليه و كبد يافت شده است، در صورتي كه هرگاه مسموميت به طول انجامد.
مطابق مطالعات ويلرت[۴۴] آرسنيك امعاء و احشاء رارها كرده و ميل نزولي به نقاط پايين بدن مخصوصاً استخوانهاي پا را پيدا مي كند(۳).
اصولاً آرسنيك تمايل دارد كه در كبد انباشته شده و سپس به آهستگي از آنجا آزاد شده و در بافت هاي ديگر پخش شود. در صورت تداوم تماس آرسنيك تمايل به انباشته شدن در استخوانها، پوست، مو و بافتهاي شاخي را دارد. زماني كه در سلولهاي شاخي مو جايگزين مي شود در همان جا باقي مي ماند و به همراه رشد مو در طول آن حركت مي كند. پس از بكارگيري اسپري هاي آرسنيكي مقادير قابل ملاحظهاي آرسنيك مي تواند در پوست انباشته شود(۱۴).
ظاهراً كمترين مقدار آرسنيك را مي توان در عضلات يافت و حتي گاهي هرگز يافت نمي شود ( نيمه عمر آرسنيك در عضلات پانزده روز است) به همين جهت هم به اسثناء پستان و امعاء و احساء بقيه لاشه گاوهايي كه با دز پايين آرسنات سديم مسموم شدهاند مي تواند براي مصرف انسان بكار رود هر چند كه بايد مطمئن شد مقدار آرسنيك كه در بافتهاي قابل مصرف گاوهايي كه تحت درمان با تركيبات آرسنيكي از قبيل محلولهاي (Fowlers) بودهاند كمتر از ماكزيمم حد مجاز است[۴۵](۱۴).
پاس بوسيه[۴۶] در جانوران مسموم به آرسنيك مشاهده نمود كه آرسنيك در تمام بدن منتشر شده و بافت استخواني اختصاص براي تجمع آن نداشته و حتي در مو و ناخن و پوست بدن مي توان آن را يافت. براي تعيين مكان حقيقي آرسنيك حائز اهميت بوده و مكان آرسنيك با تركيبات مختلف آرسنيكي متفاوت است لذا بهتر است گفته شود كه آرسنيك در تمام بدن منتشر شده و بتدريج دفع مي شود(۳).
در يك آزمايش در سال ۱۹۹۲ غلظت آرسنيك خون و كبد و كليه بين دو گروه شاهد و گروهي كه دز بالاي clhda آزمايش
آرسنيك را دريافت كرده بودند آشكار شد. بيشترين تفاوتها در غلظت آرسنيك بين دو گروه در ادرار و مو مشاهده شد و نتيجه گرفته شد كه ادرار و مو مي تواند بعنوان مفيدترين نمونه ها براي آناليزهاي شيميايي در زماني كه سعي در مشخص كردن مسموميت با مقادير كم آرسنيك غير آلي مي باشد بكار روند(۱۸).
سوكاماتو[۴۷] و همكاران وي معتقدند كه آرسنيك در حيوانات اهلي در نسوج به مدت زيادي باقي نمي ماند زيرا قسمتي در كبد و كليه متيله شده و به دي ميتل آرسنيك اسيد تبديل شده و سريعاً از طريق ادرار و مدفوع و صفرا، بزاق و عرق دفع مي شود. دز تحت كشنده در طي چندين روز از بدن دفع مي شود ( نيمه عمر حدود ۳۶ ساعت است) (۲۳).
آرسنيك احتمالاً مي تواند از سد جفت عبور كند ولي شدت كم علايم و ضايعات سيستم عصبي مركزي (CNS) در حيوانات مسموم بيانگر اين مطلب است كه آرسنيك از سد خوني – مغزي بخوبي عبور نمي كند(۵).
نحوه پخش آرسنيك در بافتهاي بدن خوكهاي كشتار شده بدنبال تجويز خوراكي ۴/۱ ميلي گرم بصورت آرسنيلات سديم توسط شيدلي و همكاران مورد بررسي قرار گرفته و نتايج آن در جدول شماره ۲ قابل ملاحظه است(۸).
دفع:
تركيبات آرسنيكي تا حدي در بافت هاي بدن باقي مي مانند اما دفع از طريق ادرار و مدفوع در گاو بسيار سريع صورت ميگيرد. خوراندن تركيبات آرسنيك با مقادير كم ظاهراً باعث افزايش مقدار آرسنيك در شير نميشود ولي در صورت استفاده از دزهاي بالاي آرسنيك باعث دفع اين ماده از شير نيز ميگردد. ثابت شده است كه مقدار زياد آرسنيك ميتواند مقادير مناسبي را در خون مهيا كند كه وارد شير بشود. بوشارد[۱] يك مورد مسموميت با آرسنيك به توسط شير را در يك بچه دو ماهه كه مادرش با آرسنيك قصد خودكشي داشته گزارش كرده است(۳).
اصولاً بعلت اينكه دفع اين شبه فلز بسياري سريع است معمولاً باعث مسموميت هاي مزمن نميگردد ( مگر در موارد استفاده طولاني). دفع در موارديكه حيوان دچار دز هيدراتالسون مي باشد با كندي انجام ميگيرد. جدول شماره يك رديابي عنصرهاي توكسيك را در شير و مشتقات آن نشان مي دهد.
تحمل در مقابل آرسنيك
مصرف مداوم مقادير كم آرسنيك، بدن را نسبت به دزهاي بالاتر مقاوم مي كند. اين گزارشي است در رابطه با ساكنين منطقه اي در اتريش[۱] كه افزايش حجم تنفسي آنها را در اثر مصرف تري اكسيد آرسنيك بيان مي كند. اين افراد مقادير ۳/۰ گرم از اين ماده را تحمل مي كرده اند. در صورتي كه اين مقدار براي كساني كه هيچگونه تماسي با اين ماده نداشته اند كشنده است. تصور ميشود كه مقاومت ظاهري به كريستالهاي زبر نامحلول كه خورده شده اند مربوط ميشود. اين ماده به كندي جذب مي شود و در نتيجه قسمتي از آن بدون تغيير دفع ميشود. در حاليكه مقادير كمي كه جذب ميشوند به سرعت توسط ادرار دفع مي گردند. كلاف[۲] به اسبي اشاره مي كند كه به آن به مدت ۱۰ روز به ميزان ۴۲ گرم تري اكسيد آرسنيك خورانده شده و دو هفته بعد به مدت ۱۰ روز ديگر ۳۳ گرم بيشتر از بار اول خورانده شد ولي هيچگونه علامتي كه نشان دهنده مسموميت آرسنيكي باشد مشاهده نشد، و زماني كه ۱۰ هفته بعد حيوان به دلايلي تلف شد آرسنيكي در عضلات، كليه و كبد يافت نشد اگر چه در محتويات معده هنوز آرسنيك حضور داشت(۸).
ثابت شده كه موشها مي توانند يك مقاومت حقيقي نسبت به تزريق داخل صفاقي آرسينت سديم داشته باشند كه ارتباطي به كاهش ميزان جذب از حفره بدن ندارد (۸).
۲-۷- اعمال دفاعي بدن در مقابل آرسنيك
اسهال و استفراغ اولين علائم مكانيزم دفاعي بدن در مقابل ورود آرسنيك به دستگاه گوارش هستند. ترشح زياد بافت پوششي مخاطي روده باعث اسهال ترشحي مي شود. اين واكنش خود كم و بيش باعث جذب سم از راه روده ميگردد. سم جذب شده در كبد تجمع پيدا كرده و كبد مانع از ورود آن به خون مي گردد آرسنيك در پارانشيم كبد ثابت شده و در اثر تركيب با سلولهاي پارانشيم كبدي از خاصيت سمي آن كاسته
ميشود. بخصوص اگر سم بصورت ايندريد آرسنيو وارد دستگاه گوارش شود در سلولهاي كبدي، ثابت شده و باعث دژنرسانس و انهدام سلولهاي مزبور ميگردد. قسمتي از آرسنيك در بافت رتيكولو آندوتليال ثابت مي شود كه بعدها تحت شرايط خاصي كه هنوز ناشناخته است به تدريج آزاد شده و وارد گردش عمومي خون
مي شود.
به موازات اعمال كبد و بافت رتيكولوآندوتليال، گلبولهاي سفيد نيز در عمل ضد سمي شركت ميكنند بطوريكه ۳-۴ ساعت پس از ورود سم لكوليستوز در حدود ۲۰-۳۰ هزار در ميلي متر مكعب خون ديده ميشود. گلبولهاي سفيد عمل بيگانه خواري را نسبت به آرسنيك انجام ميدهند و سم آرسنيك بر روي آلبومين پروتوپلاسم گلبول سفيد تثبيت شده و در نتيجه سلولهاي مسموم از بين ميروند. و در كبد و طحال ذخيره ميشوند. بعد از لكوسيتوز، لكوپني پديد مي آيد كه بدين ترتيب از مقدار سم كاسته ميشود. كبد و گلبولهاي سفيد قسمت اعظم سم را جذب و بصورت غيرسمي در آورده و بتدريج دفع ميكنند. در صورتيكه مقدار سم زياد باشد تمام پارانشيم كبد بوسيله سم اشغال شده و نكروز در اين سلولها مشاهده ميگردد و نهايتاً بافت كبد از بين مي رود.
فهرست مطالب
فصل اول/ مقدمه
۱-۱- مقدمه……………………………………………………………………………………….. ۱
فصل دوم/ كليات
۲-۱- تاريخچه……………………………………………………………………………………. ۴
۲-۲- خواص عمومي …………………………………………………………………………. ۷
۲-۳-خواص حياتي و اثرات آرسنيك در بدن و اعضاء………………………………. ۱۱
۲-۳-۱- اثر بر روي پوست ………………………………………………………. ۱۳
۲-۳-۲- اثر بر روي تغذيه…………………………………………………………. ۱۳
۳-۳-۳- اثر بر روي كبد……………………………………………………………. ۱۴
۲-۳-۴- اثر بر روي دستگاه گردش خون…………………………………….. ۱۴
۲-۳-۵- اثر بر روي اعصاب ……………………………………………………… ۱۴
۲-۳-۶- اثر بر روي استخوانها و نمو بدن…………………………………….. ۱۵
۲-۳-۷- اثر بر روي سوخت و ساز بدن………………………………………. ۱۶
۲-۳-۸- اثر بر روي دهان و دندان………………………………………………. ۱۶
۲-۳-۹- اثر بر روي كليه ………………………………………………………….. ۱۷
۲-۴- سميت تركيبات مختلف آرسنيكي ………………………………………………… ۱۸
۲-۴-۱- تركيبات معدني يا كاني ……………………………………………….. ۲۲
۲-۴-۲- تركيبات آلي ………………………………………………………………. ۲۳
۲-۵- توكسيكوكنتيك آرسنيك……………………………………………………………… ۳۸
۲-۵-۱- جذب………………………………………………………………………… ۳۸
۲-۵-۲- توزيع و تجمع آرسنيك در بدن……………………………………… ۴۰
۲-۵-۳- دفع آرسنيك………………………………………………………………. ۴۴
۲-۶- تحمل بدن در مقابل آرسنيك……………………………………………………….. ۴۷
۲-۷- اعمال دفاعي بدن در مقابل آرسنيك………………………………………………. ۴۸
۲-۸- سبب شناسي …………………………………………………………………………….. ۴۹
۲-۸-۱ مسموميت جنائي…………………………………………………………… ۴۹
۲-۸-۱- مسموميت اتفاقي…………………………………………………………. ۵۰
۲-۸-۳- مسموميت دارويي……………………………………………………….. ۵۱
۲-۹- درجات مسموميت به (درجات صحيح مسموميت)………………………….. ۵۵
۲-۹-۱- سميت حاد تا تحت حاد……………………………………………….. ۵۵
۲-۹-۲- سميت مزمن و تحت مزمن…………………………………………… ۵۷
۲-۹-۳- سميت آرسنيك در گونههاي مختلف حيوانات………………… ۶۰
۲-۱۰- مكانيسم عمل …………………………………………………………………………. ۶۱
فصل سوم/ جمع بندي و نتيجهگيري
۳-۱- علائم باليني ………………………………………………………………………………. ۶۴
۳-۱-۱- علائم در مسموميتهاي فوق حاد………………………………….. ۶۴
۳-۱-۲- علائم در مسموميتهاي حاد ……………………………………….. ۶۵
۳-۱-۳- علائم در مسموميتهاي تحت حاد………………………………… ۶۶
۳-۱-۴- علائم در مسموميتهاي مزمن………………………………………. ۶۷
۳-۲- يافتههاي آزمايشگاهي………………………………………………………………….. ۶۸
۳-۳- درمان و پيش آگهي…………………………………………………………………….. ۷۲
فصل چهارم/ منابع
الف- منابع فارسي ……………………………………………………………………………….. ۸۵
ب- منابع انگليسي……………………………………………………………………………….. ۸۶
۹۰ص
دامپزشکی